سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار


معارفی از جزء هفتم قرآن کریم

دشمن‌ترین مردم با مؤمنین
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشرَْکُواْ (82- مائده)

گر چه خطاب در این آیه متوجه شخص رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است، لیکن
آیه شریفه در مقام بیان قانون و ضابطه‌ای کلی برای عموم جامعه اسلامی است (1)؛
آن قانون همیشه جاری این است که در بین سه گروه مشرک، یهودی و مسیحی،
رابطه مسیحیان با اسلام از نظر پذیرش و احترام به قوانین مسلمین بهتر از دو
گروه دیگر بوده است. آنچه تاریخ همواره از جانب یهود و مشرکین شاهد آن بوده،
سرسختی در پذیرش، بغض و کینه و خیانتی است که آن‌ها در برابر اسلام روا
داشته‌اند. (2) البته این بدان معنا نیست که تمام یهودیان و یا مشرکین این‌گونه اند.

آنچه در جهان امروز رخ می‌دهد نیز شاهد و گواه محکمی بر صدق این آیه است زیرا
بر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر هم دشمن درجه یک اسلام و مسلمین یهود و
صهیونیست بین‌الملل است؛ یهودی که شبانه روز در تلاش برای ضربه زدن به
اسلام با هدف محو آن از چیزی فروگذار نیست.سوال: این سرسختی در دشمنی را
صهیونیستِ امروز، نسبت به کدام دسته از مسلمانان اعمال می‌کند؟ مسلمانان تابع
حکام عرب یا مسلمانانی شعارشان شعار حسین بن علی علیه‌السلام است؟ فراموش
نشود که آیه، ایمان کسانی را تأیید می‌کند که در این تقابل، مورد خشم و عداوت
یهود و مشرکین هستند.  

صحنه سازی برای امتحان


یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشیَ‌ْءٍ مِّنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِمَاحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن
یخََافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدَی بَعْدَ ذَالِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ(94- مائده)

ای اهل ایمان! بی‌تردید خدا شما را به چیزی از شکار حیوانات در حالی که مُحرم
هستید آزمایش می‌کند، آن هم با شکاری که به آسانی در دسترس و تیررس شماست تا
خدا کسی را که در نهان از او می‌ترسد معلوم و مشخص نماید و هر که پس از این از
حدود الهی تجاوز کند برای او عذابی دردناک است.

«بلاء» به معنای امتحان و آزمایش است و معنای خوف بالغیب این است که انسان
از عذاب‌های دردناک اخروی با اینکه به وسیله حواس ظاهری‌اش نمی‌تواند آن‌ها را
درک کند، بترسد آن هم به این دلیل که خدای متعال انسان را از آن‌ها بر حذر داشته
است.


اراده الهی بر این تعلق گرفته که انسان موجودی مختار باشد و مدام بر سر دوراهی
انتخاب قرار گیرد؛ «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْن» (3) که اگر با حسن استفاده از نعمت اختیار
راه صحیح را به صورت غیر اجباری برگزید، پله‌های کمال و ترقی را یکی پس از
دیگری طی کند و به مقام قرب الهی که هدف اوست نائل شود و اگر با سوء اختیار
کج راهه را انتخاب کرد، به عواقب ناگوار راهی که خود آزادانه برگزید گرفتار
آید.


این کش و قوس‌های درونی که هر روز با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم؛ همان
آزمون‌های الهی هستند که عده‌ای در آن شاکرند و قبول و عده‌ای کفورند و مردود؛
«إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» (4) آنگاه به قبول شدگان وعده بهشت و
رحمت داد و بر مردود شدگان آن وعید دوزخ و شدت. (5).

فراگیرترین آزمونی که خداوند متعال مدام آن را برگزار می‌کند آزمون عملی است که
در آن ابتدا زمینه امتحان را فراهم می‌کند. به عنوان مثال وقتی که حاجیان در احرام
را از شکار منع می‌کند به آهوان دستور می‌دهد که از بلندی‌های مکه و سینه کوه
پایین بیایند و آنقدر نزدیک شوند که این منع شدگان بتوانند به راحتی آن‌ها را با نیزه
و یا حتی با دست شکار کنند. یعنی از یک طرف منع می‌کند و از طرفی دیگر همان
منع شده را می‌آورد در تیررس و دسترس ایشان قرار می‌دهد تا عیار ایمان مردم
عیان شود.

این آیه نشان می‌دهد که خداوند متعال برای هر امر و نهیی بساط آزمون آن را هم
فراهم می‌کند. اگر فرمود به نامحرم نگاه نکنید از آن طرف چند نامحرم بزک کرده را
طوری مسیر می‌دهد که از مقابل چشم این جوان عبور کنند و او در جلسه امتحان
قرار گیرد.

آنان که خود از ایمان دورند و دیگران را هم نهی می‌کنند

وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ وَ إِن یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ (26- انعام).

همیشه در کنار چشمه یا در مسیر آب روان معارف الهی عده‌ای پیدا می‌شوند که نه خود می‌نوشند و نه اجازه می‌دهند دیگران بهره‌ای برده و سیراب شوند. قرآن از این

عده که در همیشه تاریخ بوده و خواهند بود با این تعبیر یاد می‌کند که «هُمْ یَنْهَوْنَ
عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ»؛ آنان دیگران را [از توجه به قرآن و پیروی از رسول خدا [ص]
بازمی‌دارند و خود نیز از آن دور می‌شوند.

اما این‌ها چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی دارند سوالات مهمی است که آیه قبل به
آن‌ها پاسخ داده است. آیه قبل می‌فرماید: اینان کسانی‌اند که در اثر کفر و لجاجتی که
به خرج داده‌اند پرده‌ای از غفلت بر دل‌هایشان افکنده‌اند که دیگر حق را نمی‌فهمند و
نیز گوش‌هایشان چنان در برابر حق سنگین شده که آن را نمی‌شنوند. (6) اینان
روشن‌ترین دلیل را هم قبول نمی‌کنند و از پذیرش آن سر باز می‌زنند بارزترین
مشخصه این گروه برخوردشان با معارف دینی است که می‌گویند این‌ها همه فسون و
فسانه است.

بی خبر از اینکه هر کس با حق در افتد تیشه بر ریشه خود زده، و سرانجام طبق
سنت ثابت آفرینش، چهره حق از پشت ابرها نمایان می‌گردد و با جاذبه‌ای که دارد
پیروز خواهد شد و باطل همانند کف‌های بی ارزش روی آب نابود می‌گردد، بنا بر
این تلاش و فعالیت آن‌ها به شکست خودشان منتهی خواهد شد و جز خود را هلاک
نمی‌کنند؛ هر چند آنان قدرت درک این حقیقت را ندارند «وَ إِنْ یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما
یَشْعُرُونَ».(7).این افراد را باید شناخت و تا آنجا که ممکن است از آن‌ها فاصله
گرفت چرا که سخن رفته رفته بر دل اثر گذاشته و آثارش را در رفتار نمایان
می‌کند.

پاسخ خدا: اگر برگردند باز گناه خواهند کرد
لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُُواْ عَنْهُ وَ إِنهَُّمْ
لَکَاذِبُونَ (28- انعام).

آیه در مورد کسانی است که دنیا با سرسختی تمام نه تنها خود ایمان نیاورند بلکه
مانع ایمان آوری دیگران نیز می‌شدند. این عده همین که در قیامت، وقوع عذاب را
حتمی می‌بینند به عجز و لابه می‌افتند و مدام حسرت می‌خورند و تقاضای بازگشت
دارند تا جبران مافات کنند. (8).


هر چند تقاضای این‌ها امر محالی است زیرا با قیام قیامت، بساط این جهان برچیده
شده (9) و پشت سری نمانده تا بشود کسی را به آن برگرداند. اما به فرض محال که
چنین بازگشتی هم ممکن باشد اما خداوند پاسخ منفی به خواسته آن‌ها می‌دهد و
می‌فرماید: یقیناً این‌ها دروغ می‌گویند و به فرض محال هم که ما این‌ها را برگردانیم
باز هم همان خواهند بود که هستند.





ارسال شده در توسط محب مهدی